خرّم آن بقعه که آرامگه ...

ساخت وبلاگ
داغ غم از دست دادن امام راحل دوباره تازه شد.....     با کمال تاسف و تاثر خبر درگذشت یار صدیق امام ، یاور راستین رهبری و امین مردم ایران حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی رو شنیدم. این ضایعه جبران ناپذیر رو به محضر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، مقام معظم رهبری مد ظله العالی و مردم شریف ایران تسلیت عرض میکنم.  خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

سم‌الله الرحمن الرحیم انّا لله و انّا الیه راجعون با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است.   چه دشواری ها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آید.   اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سال های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره برداری از این تفاوت های نظری بودند، نتو خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

همه چیز بصورت حیرت انگیزی سریع روی داد و همین موضوع دردناکی و جانکاهی این رویداد رو برام بیشتر کرد..... پیامک یکی از دوستان رو دریافت کردم که پرسیدند خبر فوت آیت الله هاشمی صحت داره؟ شما خبری دارید؟ با تعجب گفتم نه. خبری ندارم.... و همزمان شبکه خبر تلویزیون رو مشاهده کردم.... زیر نویس کرده بودند که آیت الله هاشمی بدلیل عارضه قلبی به بیمارستان منتقل شده اند و مشکلاتی در امر معالجه ایشون پیش اومده..... ای وای..... این همون مطلبی بود که قبل از اعلام خبر درگذشت پیر و مرادمون امام راحل رضوان الله تعالی علیه به مردم میگفتند..... دقیقا" حالات روحی قبل از شنیدن خبر ارتحال امام برام پیش اومده بود..... اشک میریختم و ملتمسانه آرزو میکردم خبر متفاوت و امیدبخشی رو ببینم یا بشنوم ؛ هر چند که قلبم میگفت داغ امام تازه خواهد شد.... دقایقی بیش سپری نشد که خبر رحلت آیت الله رو دیدم و شنیدم.... تمام آشنایی که با زندگی این بزرگ مرد داشتم جلوی چشمم اومد.... خاطراتشون از دوران قبل از انقلاب ، رویدادهای مهم اول انقلاب ، خطبه های نماز جمعه ی همیشه جذاب ایشون ، فرماندهی جنگ ، عصر سازندگی ، توهین به شخصیت ایشون خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

گشت غمناک دل و جان عقاب چو از او دور شد ایام شبابدید کش دور به انجام رسید آفتابش به لب بام رسید باید از هستی دل برگیرد ره سوی کشور دیگر گیرد خواست تا چاره ناچار کند دارویی جوید و در کار کند صبحگاهی ز پی چاره ی کار گشت بر باد سبک سیر سوار گله کاهنگ چرا داشت به دشت ناگه از وحشت پر ولوله گشت و آن شبان ، بیم زده ، دل نگران شد پی بره ی نوزاد ، دوان کبک در دامن خاری آویخت مار پیچید و به سوراخ گریخت آهو استاد و نظر کرد و رمید دشت را خط غباری بکشید لیک صیاد سر دیگر داشت صید را فارغ و آزاد گذاشت چاره مرگ نه کاریست حقیر زنده را دل نشود از جان سیر صید هر روزه به چنگ آمد زود مگر آن روز که صیاد نبود آشیان داشت در آن دامن دشت زاغکی زشت و بد اندام و پلشت سنگها از کف طفلان خورده جان ز صد گونه بلا دربرده سالها زیسته افزون ز شمار شکم آکنده ز گند و مردار بر سر شاخ ، ورا دید عقاب ز آسمان سوی زمین شد به شتاب گفت : ای دیده ز ما بس بیداد (عقاب گفت) با تو امروز مرا کار افتاد مشکلی دارم اگر بگشایی بکنم هر چه تو می فرمایی گفت : ما بنده ی درگاه توییم (زاغ گفت) تا که هستیم هواخواه توییم بنده آماده بود (bovad) ،&n خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

امروز به تنهایی رفتم کوه. هنوز از شوک ارتحال مرحوم آیت الله هاشمی خارج نشدم. شاید چیزی که باعث شده هنوزم ذهنم درگیر این موضوع باشه اینه که بعضیها که گویا عادت کرده بودند به قصد قربت و برای جمع کردن حسنه هر صبح و شام به ایشون دشنام بدهند و سنگهاشون رو به طرف این بزرگوار بندازند ، بعد از درگذشت هاشمی چون نمیدونند دشنامهای باقیمونده رو چیکار کنند ، رفته اند سراغ جنازه ی هاشمی..... در شبکه های مجازی مرتب عده ای دارند در مورد کلمه به کلمه ی پیام مقام معظم رهبری مد ظله العالی ، طرز آمدن و رفتن معظم له بر سر پیکر هاشمی ، نحوه قرائت نماز و...... تعبیر و تفسیر ارائه میکنند. عده ای در مورد محل و ساعت دقیق سکته ی ایشون حرفهایی میزنند که باز هم هدفی جز توهین به هاشمی ندارند.   هاشمی هر که بود خوب یا بد ، رفت و تمام شد. به قول لسان الغیب: عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کنشت سر تسلیم من و خشت در میکده ها مدعی گر نکن خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

امروز از فرصت تعطیلی آخر هفته استفاده کردیم و پیش از ظهر رفتیم تعاونی کارمندان اداره برای خرید برخی مواد غذایی مورد نیاز. وقتی سفارش خرید گوشت رو دادم و منتظر بودم تا متصدی غرفه کار تکه کردن گوشتها رو انجام بده ، آقایی که ظاهرا" از همکارانمون نبود و برای خرید آزاد اومده بود اونجا (تعاونی ما فروش بیرونی هم داره) گفتگویی رو با متصدی غرفه انجام داد که خلاصه و مضمونش رو براتون مینویسم. صحبت آون آقا با : و صحبت متصدی غرفه با :: شروع میشه.   : گوشت خب دارین؟ :: بله : من گوشت خب میخوام :: داریم : مرغم دارین؟ :: بله : مرغ خب میخوام :: چند تا؟ : سه تا. خبش رو میخوام. تازه است؟ :: امروز که کشتارگاه تعطیله. مرغهامون مال دیروز بعد از ظهر است : پس یه دونه بدین. مرغ خب میخوام :: مرغش خوب و تازه است. یه دونه میخواین؟ : دو تا بذار. خبش رو بذار :: دوتا ؟ : سه تا بذار. مرغ خب بذار. گوشت سردست گوسفندی هم دارین؟ :: بله   : گوشت خب میخوام. کار دارم. میخوام برم. گوشت خب بذار :: چقدر باشه؟   : یه سر دست خب میخوام. وزنش چقدر میشه؟ :: 1.5 تا 2 کیلو   : خبه؟ :: بله   : گوشت خب بر خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

یه بی دقتی کوچیک در کوهپیمایی رو پنج شنبه و عدم تعویض به موقع لباسها و استفاده از پوشش گرم باعث شد که از پنج شنبه شب به تدریج علائم سرماخوردگی بیاد سراغم. این علائم با ضعف عمومی ، درد عضلات و قدری سرفه شروع شد تا در نهایت امروز نتونم برم اداره و برای استراحت موندم توی خونه. اندکی تب و مقداری لرز هم پیدا کردم تا دیگه جنسم جور باشه!!   بعد از ظهر دیروز مراسم تجلیل از پیشکسوت گرامی جناب آقای عباسی بود. با اینکه حالم اصلا" مناسب نبود اما واجب بود که برای این برنامه حتما" برم. برنامه ی خیلی خوبی بود اما با برگشتن از مراسم ، حالم بدتر شد و لرز هم اومد سراغم. به هر حال امروز و شاید فردا رو هم باید استراحت کنم تا انشاءالله دوره ی این بیماری که احتمالا" ویروسی است سپری بشه. خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

امروز برای کنترل وضعیت ریه ام به پزشک متخصص مراجعه کردم. ایشون ابتدا فقط با شنیدن صحبتهای من تشخیص اولیه رو داد!! بعد با گوشی ، چند ثانیه به صدای تنفسم گوش کرد و نسخه رو نوشت!! چون عکسی از ریه ام نداشتم گفتند بهتره عکس رادیولوژی از قفسه سینه بگیرید. دستور اینکار رو در دفترچه درمانی نوشتند. پرسیدم شما تشریف دارین که من الان عکس رو بیارم؟ فرمودند بله.   سریع رفتم رادیولوژی. چند دقیقه بخاطر اشتباه ثبت کارکنان این قسمت کارم طول کشید (شاید کمتر از 5 دقیقه). عکس رو آوردم تا آقای دکتر ببینند که دیدم نیستند. از منشی سراغشون رو گرفتم گفتند تا الان اینجا بودند و منتظر بودن شما بیایید. نمیدونیم کجا هستند.   کمی نشستم تا منشی با آقای دکتر تماس گرفتند. آقای دکتر به منشی گفتند به ایشون بگین همون داروهایی که براشون نوشتم رو مصرف کنند اگه حالشون خوب نشد دوباره بیان!!!!!!!!!!!!!!   یعنی عکسی که میتونست در تشخیص بهتر و فهمیدن میزان عفونی شدن احتمالی ریه به ایشون کمک کنه و بهتر و دقیقتر نسخه بپیچند بلااستفاده باقی موند!!!!! این یعنی نهایت احترام پزشک به بیمار و دقت در تشخیص صحیح..... چی بگ خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47

بر اساس برنامه ریزی و هماهنگی که طی چند روز گذشته و بصورت غیر علنی انجام داده بودم ، صبح امروز با درج این پیام خبر استعفا از سمت ریاست هیات کوهنوردی استان اصفهان رو رسما" اعلام کردم: بنام خدا با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان و همنوردان گرامیم صبح همگی بخیر و شادی و سلامتی هفته ی گذشته (23 دی) استعفانامه ی خود از سمت ریاست هیات کوهنوردی رو به جناب آقای زارعی ریاست محترم فدراسیون تقدیم کردم و اعلام داشتم پنج شنبه 30 دی آخرین روز حضورم در این سمت خواهد بود. چند کار کوچک باقی مانده بود که باید در طی این یک هفته انجام میدادم. هر آنچه را که باید در این پایان مسئولیتم بگویم ، در متن نامه گفته ام. همانگونه که تاکنون سعی کرده بودم بیش از اینکه رئیس هیات باشم دوست همنوردان و کوهنوردان بمانم ، بعد از این نیز انشاءالله همینگونه خواهم بود. در طول مدت تصدی این سمت حتی 1 ریال منفعت مادی نداشتم اما در عین حال ثروتی عظیم بدست آوردم که همانا دوستی با عزیزان و همنوردانی است که هر یک از آنان همچون گنجی گرانبها ، مددکارم در مسیر رشد و تعالی خواهند بود. از تمامی مسئولین رده های مختلف هیات درخواست دارم خرّم آن بقعه که آرامگه ......
ما را در سایت خرّم آن بقعه که آرامگه ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5amehranie بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 16:47